به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، با حرکت از خامفروشی منابع هیدروکربوری به سمت آخرین حلقه زنجیره ارزش در صنایع پاییندستی پتروشیمی، ارزش افزوده و اشتغالزایی دهها و صدها برابری برای کشور ایجاد میشود. به بیان دیگر فرض کنید وزارت نفت به جای خامفروشی نفت و گاز، آن را در پتروپالایشگاهها (واحدی ادغامی از پالایشگاه و پتروشیمی) و پتروشیمیها تزریق کرده و بدین صورت مشتقات پروپیلن را تولید کند.
این مشتقات پروپیلن میتواند به عنوان ماده اولیه صنایع تکمیلی در صنایع بستهبندی، یونولیت، پلاستیک، خودرو، نساجی، ساختمان، چرم مصنوعی، کفش و ... مورد استفاده قرار گیرند. نکته مهم اینکه در مسیر گذر از خامفروشی منابع هیدروکربوری، ایستگاه پایانی نباید در احداث پتروپالایشگاهها و پتروشیمیها تعریف شود، بلکه محصولات تولیدی این واحدها نیز میتواند به عنوان مواد اولیه در صنایع تکمیلی مورد استفاده قرار گیرد.
به طور کلی هر چه از خامفروشی منابع هیدروکربوری به سمت احداث پتروپالایشگاهها و پتروشیمیها و سپس توسعه صنایع تکمیلی حرکت کنیم، میزان ایجاد ارزش افزوده و اشتغالزایی و تحریمگریزی به ازای هر گامی که برداشته میشود به طور قابل ملاحظهای افزایش مییابد به گونهای که حتی ارزش افزوده و اشتغالزایی و تحریمگریزی صنایع تکمیلی بسیار بیشتر از پتروشیمیها است (تصویر 1).
تصویر 1- زنجیره ارزش در صنعت نفت
اما علیرغم اهمیت صنایع تکمیلی در کشور، بنگاههای تولیدی فعال در این صنایع با موانع و چالشهای جدی دست و پنجه نرم میکنند که مهمترین این چالشها به کمبود یا فقدان مواد اولیه برمیگردد. به بیان دیگر موتور توسعه صنایع تکمیلی کشور به عنوان اشتغالزاترین صنعت کشور زمانی روی دور تند به حرکت درمیآید که مواد اولیه موردنیاز این صنایع تامین شود.
همانطور که در تصویر 1 نیز قابل مشاهده است، در حلقههای زنجیره ارزش در صنعت نفت، آن بخشی که مواد اولیه صنایع تکمیلی را تامین خواهد کرد صنعت پتروشیمی است و شرکت ملی صنایع پتروشیمی به عنوان نهاد حکمران و سیاستگذار بر این صنعت وظیفه دارد برای تامین مواد اولیه صنایع پاییندستی پتروشیمی (صنایع تکمیلی) برنامهریزی کند.
در این بین اما به دلایل مختلف در طول سالهای طولانی توسعه صنعت پتروشیمی کشور از ریل اصلی خود خارج شده و به صورت نامتوازن توسعه پیدا کرده است به طوری که هماکنون در این صنعت برخی محصولات پایه پتروشیمی مثل متانول به وفور تولید میشود ولی در برخی دیگر از محصولات پایه مثل پروپیلن با کمبود مواجه هستیم.
ضرورت توجه به توسعه متوازن در صنعت پتروشیمی و تامین نیاز صنایع تکمیلی به مواد اولیه باعث شد که شرکت ملی صنایع پتروشیمی برای تولید این محصولات برنامهریزی جامع را انجام داده و طرحهای مختلفی را تدوین کند که در صورت بهرهبرداری آنها اصلیترین چالش صنایع تکمیلی کشور برطرف گردد.
در این راستا برای بررسی دقیقتر برنامههای شرکت ملی صنایع پتروشیمی و طرحو اقدامات این شرکت با حسن عباسزاده مدیر برنامهریزی و توسعه شرکت ملی صنایع پتروشیمی به گفتگو نشستیم. در این گفتگو که در دو بخش منتشر خواهد شد، برنامه و اقدامات این شرکت در تولید و تامین محصولات پایه پتروشیمی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. موضوع بخش اول این گفتگو راهکارهای تولید درباره مشتقات پروپیلن و برنامه شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران است.
بخش اول این مصاحبه به شرح زیر است:
فارس: به عنوان سوال اول میخواستم تحلیل شما را درباره ریشهیابی توسعه نامتوازن صنعت پتروشیمی بدانم. به هر حال هر چند هماکنون صنعت پتروشیمی کشور یک صنعت پیشرو است اما فراموش نکنیم که حدود نیمی از صادرات ما نیز متانول است و از توسعه سایر زنجیرههای ارزش در این صنعت غفلت شده است. چه راهکاری وجود دار که توسعه این صنعت روی ریل درست قرار بگیرد؟
عباسزاده: بحث لزوم ایجاد توازن بیشتر در محصولات پایه صنعت پتروشیمی ایران را ما در سال 98 و بر اساس مطالعاتی که انجام دادیم مطرح کردیم و دائما در جلسات و ارائههای مختلف اذعان میکردیم که توازن در تولید محصولات پایه برقرار نیست. ولی این عدم توازن به این معنا نیست که مسیری که برای توسعه صنعت پتروشیمی تا اینجا طی کردهایم اشتباه بوده است. شما نگاه کنید حتی راجع به تولید متانول که گاهاً انتقاد میشود که صنعت پتروشیمی ما فقط متانول تولید میکند، به نظر بنده باید این مسیر حرکت صنعت پتروشیمی را با پکیچ کل توسعهی صنعتی کشور و شرایط کشور دید و سپس قضاوت کرد.
در روند توسعه صنعت پتروشیمی ما با دورانی مواجه شدیم که ضرورت داشت بر تولید گاز از میادین مشترک گازی کشور از جمله میدان گازی پارس جنوبی متمرکز شویم، زیرا اگر اینکار را نمیکردیم قطریها گاز این میدان را به نفع خود برداشت میکردند. در نتیجه با توسعه فازهای پارس جنوبی کشور با تولید بالای گاز مواجه شد. این گاز را بالاخره باید در جایی مصرف میکردیم و چه بخشی از بهتر از صنعت پتروشیمی که توسعه آن هم به معنای کاهش خامفروشی است و هم درآمد ارزی کشور را افزایش میدهد و تحریمگریز است.
لذا در برههای که تولید گاز کشور افزایش یافت ما باید توسعه واحدهای متانولی را در دستور کار قرار می دادیم و الان صادرات متانول ایران به جای صادرات گاز است. اتفاقا در یک کنفرانسی در یک پنل با آقای مهندس نعمتزاده همصحبت شدیم که گاهی به مسیر توسعه و توجه زیاد بر واحدهای متانول در دوره ایشان از سوی برخی از کارشناسان انتقاد وارد میکنند در آن جلسه صحبتها و استدلالهای آقای نعمتزاده را شنیدیم.
در زمانی که با موضوع افزایش تولید گاز و سرعت در برداشت از منابع مشترک مواجه بودهایم و از طرفی سبد سرمایهگذاری کشور نیز محدود بود و الان هم است، لذا باید تصمیم میگرفتیم که این سبد سرمایهگذاری را با توجه شرایط و ضرورتها کجا ببریم. فرضا ما فقط سه طرح متانولی را احداث میکردیم و آن را تا انتهای زنجیره جلو میبردیم. چه اتفاقی میافتاد؟ آن موقع چون مورد مصرف برای گاز نداشتیم، مجبور بودیم برداشت گاز را کاهش دهیم و در رقابت با شریک، زیان میکردیم.
اتفاقا توسعه واحدهای متانولی بنابر ضرورت زمانی خود در شرایط تحریم نیز به کمک کشور آمد و در سالهای تحریمی 97، 98 و 99 که کشور با کمبود ارز مواجه شده بود، ارزهای حاصل از صادرات متانول بود که سامانه نیما را شارژ میکرد. البته به طور کلی هر کاری که در کشور شود، میتوان از دریچهای به آن نقد وارد کرد. بنده این توضیحات را ندادم که از نامتوازن بودن صنعت پتروشیمی دفاع کنم بلکه خواستم قضاوت رسانهها در این مورد کمی هم با در نظر گرفتن واقعیتهای زمانی آن مقطع باشد، هر چند که خود بنده موافق 100 درصد توسعه و تعمیق زنجیره ارزش تا ایستگاه صنایع تکمیلی هستم.
فارس: نکته اینجاست که با توسعه زنجیره ارزش متانول یا حتی تولید سایر محصولات پایه و تکمیل زنجیره آنها همین درآمد ارزی و حتی بیشتر از آن نصیب کشور میشد. گاز مازاد را هم میتوانستیم به کشورهای همسایه صادر کنیم. بدین صورت همه اهداف ما محقق میشد با این تفاوت که توسعه صنعت پتروشیمی نیز نامتوازن نبود.
عباسزاده: نکته اول اینکه ما آن زمان بازار بزرگی برای صادرات گاز نداشتیم. حتی دیدیم که خط لوله ایجاد شده به مرزهای شرقی هم عملا صادراتی را به دنبال نداشت. البته این موضوع در حیطه ماموریتهای شرکت ما نیست و شرایط حاکم بر کشور اینگونه رقم خورده است ولی به هر حال با توجه به شرایط، بخشی از بار استفاده از گاز بر دوش صنعت پتروشیمی افتاد.
نکته دوم اینکه اگر هم فرض کنیم بتوان گاز را به صورت خام صادر کرد، باید تبدیل آن و ایجاد ارزش افزوده حتی در یک گام که تولید متانول و آمونیاک هست، اولویت باشد و از خامفروشی فاصله بگیریم، از طرفی ظرفیت سرمایهگذاری در این صنعت نیز محدود است، در نتیجه همه این سرمایه با توجه به شرایط پیشآمده صرف توسعه واحدهای متانولی شد.
حداکثر میزان جذب سرمایه سالانه در صنعت پتروشیمی در طول عمر حدود 50 ساله این صنعت حدود 4 میلیارد دلار بوده است که این میزان جذب سرمایه نیز با تلاشهای فراوان انجام میشود، در نتیجه در موضوعات توسعهای باید به محدودیتها هم توجه کرد. البته بنده اصلا وارد بحث محدودیتهای تکنولوژی نمیشوم. بنده اصلاً معتقد نیستم که در صنعت پتروشیمی تکنولوژی قابل دستیابی نیست. اتفاقاً تکنولوژی را از یک راههایی، خصوصا توسط شرکتهای چابک بخش خصوصی و شرکتهای دانش بنیان میتوان تامین کرد.
در حال حاضر حدود 12 میلیون تن ظرفیت تولید متانول کشور است. ظرفیت زیادی است. البته اگر همهی طرحهای متانولی ما به موقع اجرا میشدند، ما آورده بیشتری را به دست میآوردیم. ما در مقطعی حتی متانول را 300 دلار در هر تن میفروختیم. اگر در آن مقطع زمانی که بازار تشنه این محصول بود و طرحهای متانولی سایر کشورها به بهره برداری نرسیده بود، همه واحدهای متانولی ما در زمان مقرر به بهرهبرداری رسیده بودند، بازگشت سرمایهشان خیلی خوب میشد. مثل طرح زاگرس که یک واحد متانولی است و به موقع به بهرهبرداری رسید و الان قصد دارد این متانول را در یک واحد MTP تبدیل به پروپیلن کند و زنجیره محصول خود را تکمیل نماید.
اما متاسفانه در بهرهبرداری از طرحهای متانولی ما با یک تاخیر زمانی مواجه شدیم که مزیت این کار را تحت الشعاع قرار داد. اگر طرحهای متانولی ما به موقع تکمیل میشد، الان ظرفیت تولید متانول کشور به جای 12، 16 میلیون تن در سال بود. ما باید در برهه فعلی که هنوز آمریکا بر بازار تجارت متانول دنیا ورود نکرده و وارد کننده این محصول است سود قابل توجهی به دست آوریم، زیرا 3 سال آینده که آمریکا تولیدکننده و صادرکننده متانول میشود، به چالش خواهیم خورد و بازار متانول دنیا محل نزاع ایران، آمریکا و عربستان میشود.
در حال حاضر ما حدود 20 درصد از بازار تجارت متانول دنیا را داریم. در سالهای آینده اگر میخواهیم همهی متانول ایران وارد بازار جهانی شود، باید حدود 40 درصد از بازار متانول را در اختیار بگیریم که کار سختی است. لذا این طرحهای متانولی اگر به موقع به بهرهبرداری میرسیدند ما هم بازارمان تثبیت میشد و هم در قیمتهای بالا متانول فروخته بودیم و از طریق درآمدی که داشتیم در توسعه زنجیره استفاده میکردیم و اکنون تا دیر نشده است باید به فکر توسعه زنجیره این محصول و استفاده بخشی از ان در داخل کشور باشیم.
فارس: درباره اینکه آیا ما بازار صادرات گاز داشتیم یا نه با شما همراه نیستم ولی اگر اجازه دهید از بحث متانول عبور کنیم تا بیشتر نسبت به اینکه در آینده باید چه کرد بحث کنیم. پس تا اینجا تولید متانول کشور در حد مطلوب و حتی در حد اشباع است. سوال بنده این است که چه برنامهای برای تولید مابقی محصولات پایه پتروشیمی دارید؟ مثلا برای تولید پروپیلن که مشتقات آن به عنوان مواد اولیه در صنایع تکمیلی مورداستفاده قرار میگیرند و اتفاقا با کمبود این مواد اولیه هم مواجه هستیم چه برنامهای در دستور کار است؟
عباسزاده: برای تولید پروپیلن راههای متعددی وجود دارد که یکی از سختترین راهکار احداث واحد GTP یا MTP و استفاده از متانول برای تولید پروپیلن است. راحتترین راهکار تولید پروپیلن، تولید این محصول در واحدهای الفینی و پالایشگاهها است. شاید شما بهتر باشد این سوال را از مسئولین شرکت پالایش و پخش هم بپرسید که چرا در طرحهای پالایشی درصد تولید پروپیلن اینقدر کم است؟
در اینکه راحتترین راه تولید پروپیلن از طریق پالایشگاههاست شکی نیست ولی ما در شرکت ملی صنایع پتروشیمی به دنبال تکمیل زنجیره گاز طبیعی در مسیر تبدیل متانول به پروپیلن هستیم و برنامه ما تبدیل حداقل 5 میلیون تن متانول به پروپیلن است و این جدای از طرحهایGTP است.
فارس: بله بنده هم با شما همنظر هستم ولی به هر حال ممکن است شرکت ملی پالایش و پخش هم توجیهاتی داشته باشد از جمله اینکه نیاز به تولید سوخت در کشور اجازه تولید پروپیلن در پالایشگاهها را نمیدهد و آنها هم با محدودیتهایی در تامین سوخت کشور مواجه هستند. هر چند این ادعا چندان قابل قبول نیست و بنده هم در جریان استدلالها و محدودیتهایشان نیستم.
عباسزاده: نه، تولید پروپیلن آنقدر در تولید سوخت از پالایشگاهها محدودیت ایجاد نمیکند. مثلاً فرض کنید در پالایشگاه شازند، با تغییرات جزئی میتوان میزان تولید پروپیلن را افزایش داد. این کار اصلا به سبد سوخت کشور ضربهای نخواهد زد، درحالیکه پروپیلن مورد نیاز کشور را نیز تامین خواهد کرد.
نکتهی بعد اینکه ما هماکنون صادرکننده بنزین و سایر سوختها هستیم، لذا اینکار مشکلی در تامین سوخت مورد نیاز کشور ایجاد نمیکند. همچنین تولید پروپیلن بیشتر از محصولات سنگین پالایشگاه کم میکند. یعنی با افزایش تولید پروپیلن از پالایشگاهها تولید مازوت و ضایعات پالایشی کم میشود و تاثیر خیلی کمی رو تولید بنزین دارد.
عباسزاده: از پروپان هم تولید میکنند ما نیز در صنعت پتروشیمی طرحهای PDH تعریف کردهایم که ان شالله اولین واحد آن سال اینده به بهره برداری خواهد رسید.
عباسزاده: در چین سهم تولید از مسیر واحدهای الفین خوراک مایع 40 درصد و از مسیر پالایشگاهها حدود 30 درصد و از واحدهای PDH هم حدود 13 درصد است. ولی به دلیل اینکه در چین متانول از مسیر استفاده از زغالسنگ تولید میشود و بخشی از متانول را هم از طریق وارادات تامین میکنند حدود 5 درصد از پروپیلن تولیدی در چین از واحدهای MTP است. در واقع راه پرهزینهای محسوب میگردد.
عباسزاده: باید همه این سبد را داشته باشیم. نه تنها از مسیر الفینها و پالایشگاهها که کمهزینهتر هستند بلکه از سایر روشها هم باید استفاده کنیم. در این راستا هماکنون 10 طرح PDH تعریف شده است. البته در این طرحها برای تامین تکنولوژی دچار مشکل بودهایم ولی چندین طرح PDH دانش فنی دارند و در حال اجرا هستند و طرح سلمان فارسی انشاءالله سال آینده به بهرهبرداری میرسد.
عباسزاده: این طرح هماکنون بیش از 53 درصد پیشرفت فیزیکی دارد و سال آینده به بهرهبرداری میرسد. تولید پروپیلن از پروپان مسیر خیلی خوبی است، زیرا هماکنون در کشور ما با مازاد LPG مواجه هستیم و همین تولید بالا پشتوانه خوبی برای توسعه واحدهای PDH است.
فارس: اشاره کردید که سختترین مسیر، تولید پروپیلن از طریق واحدهای GTP و MTP است. چون گفتید قائل به استفاده از همه مسیرها هستید برای احداث این واحدها چه اقدامی انجام دادید؟ البته منظور بنده از اقدام در لایه حکمرانی است زیرا باید از لحاظ قاعدهگذاری اقداماتی را در دستور کار قرار داد تا تولید پروپیلن از این مسیر فعال شود.
عباسزاده: اشاره کردم تولید متانول ایران الان حدود دوازده میلیون تن در سال است. از این میزان شاید بالای 95 درصد آن صادر میشود، زیرا توسعه زنجیره متانول و تبدیل آن به پروپیلن با مشکلاتی مواجه بوده است. یکی از این مشکلات مربوط به توجیه اقتصادی پایین این طرحهای MTP است. میگویید در لایه حکمرانی چه کار میتوان کرد؟ اتفاقاً حکمرانی اینجا میتواند کمکهایی کند تا توجیه اقتصادی این طرح بهبود پیدا کند و ما این کار را کردیم.
در این راستا ما آییننامه تخفیف پلکانی خوراک را اصلاح کردیم و وزارت نفت هم پذیرفت. دولت هم ابلاغ کرده است. این آییننامه بدین صورت اصلاح شد که اگر بخش خصوصی یک طرحی را از مسیر گاز طبیعی در مسیر توسعه زنجیره پیش برد، به نسبت اینکه چقدر در زنجیره پیش رفته است، در ابتدای زنجیره به او تخفیف خوراک داده میشود. ما بررسی کردیم و دیدیم که تولید متانول از گاز طبیعی مشکلی از بابت توجیه اقتصادی وجود ندارد و در نتیجه تا اینجای زنجیره اصلاً نیازی به حمایت ندارد. این زنجیره در جایی شکننده میشود که به مرحله احداث واحد MTP میرسد.
در نتیجه ما تبصرهای به آییننامه تخفیف پلکانی خوراک اضافه کردیم و گفتیم در این زنجیره در صورت احداث واحد MTP و یا تخصیص متانول برای ساخت واحد MTP توسط بخش خصوصیِ دیگر، 30 درصد در قیمت خوراک در ابتدای زنجیره تخفیف داده میشود تا این تخفیف به صورت سری به واحد MTP نیز برسد. این اصلاحیه خوشبختانه مصوب شد و با این اقدام بخشی از مشکل احداث واحدهای MTP برای تولید پروپیلن حل میشود.
فارس: این تخفیف 30 درصدی در ابتدای زنجیره در نهایت چه میزان تخفیف را بر روی متانولی که به واحد MTP تخصیص داده میشود اعمال میکند؟ البته این مصوبه که قطعا رو به جلو است ولی فکر میکنید چقدر از مشکلات توسعه این واحدها را حل میکند؟
عباسزاده: وقتی 30 درصد روی گاز واحد متانول تخفیف بدهیم، بیش از 10 درصد تخفیف در قیمت متانول ارسالی به واحد MTP اعمال میشود، ولی باز هم طرح MTP چنانچه بخواهد خوراک متانول را از سرمایه گذار دیگری بخرد، به نسبت سایر طرحها خیلی اقتصادی و توجیهپذیر نیست.
فارس: برای احداث واحدهای MTP رقم سرمایهگذاری بالا است، به نسبت سود بالایی هم ندارد هر چند که تخفیف هم به او داده شود. پس کسی که مثلاً واحد متانولی ساخته است، چرا باید بیاید MTP را هم توسعه دهد؟ میگوید من همین متانول را صادر میکنم درآمد ارزی به دست میآورم، خیلی هم شیرینتر است.
عباسزاده: در لایه حکمرانی در کنار ابزارهای تشویقی برای حمایت از MTPها باید برخی قاعدهگذاریهای که سود بالایی برای واحدهای متانولی ایجاد کرده را نیز باید تعدیل کرد. در این راستا احتمالا حذف معافیت مالیاتی محصولات خام و نیمهخام که در قانون بودجه 1400 آمده است شامل حال متانولیها نیز خواهد شد و با این اقدام امتیاز معافیت مالیاتی از آنها گرفته میشود.
نکته بعدی اینکه ما به عنوان شرکت ملی صنایع پتروشیمی در حال حاضر ابزار حاکمیتی قدرتمندی در دست نداریم که مثلا به بخش خصوصی که متانول تولید و صادر میکند بگوییم باید این متانول را به داخل تخصیص دهی و اجازه صادرات نداری. لذا این ابزار نیز باید ایجاد شود.
فارس: این ابزار حاکمیتی چطوری باید ایجاد شود؟
عباسزاده: این ابزار حاکمیتی یعنی اختیار مدیریت خوراکهای بین مجتمعی در اصلاح قانون اصل 44 باید تعبیه شود. در اساسنامه شرکت ملی صنایع پتروشیمی نیز باید این اختیار داده شود که اگر شرکت ملی صنایع پتروشیمی متولی توسعهی صنعت پتروشیمی هست، باید اختیار اعطای مجوز درباره احداث طرحها و صادرات محصولات به شرکت ملی صنایع پتروشیمی داده شود. در این صورت مثلا اگر بخش خصوصی اقدام به تاسیس واحد MTP کرد ولی پتروشیمی متانولساز قصد صادرات متانول را داشت و نمیخواست به این واحد متانول بدهد ما بتوانیم با ابزاری حاکمیتی خود وارد شویم.
عباسزاده: اگر به صورت صرف استفاده شود نه ولی الان در لایه حکمرانی برای اینکه بتوانیم رگولاتوری درستی داشته باشیم نیاز به قدرت و اختیارات داریم هم با قانونگذاری و قاعدهگذاریِ درست مثل حذف معافیت مالیاتی یا اعطای تخفیف خوراک میتوانیم گام برداریم.
یکی دیگر از چالشهای تولید پروپیلن از واحد MTP ناظر به هزینه بالای تولید پروپیلن از این روش است، درحالیکه قیمتگذاری جهانی این محصول تحت تاثیر روشهایی است که از آنها پروپیلن ارزانتری تولید میشود مثل تولید این ماده از پالایشگاهها. در نتیجه ما در ایران پروپیلن را از واحد MTP گران تولید میکنیم ولی قیمت پروپیلن جهانی ارزان است.
به طور کلی هر سه واحد متانول، خوراکِ یک واحد MTP را تامین میکنند. ارزش سه تن متانول حدود 600 دلار است درحالیکه ارزش یک تن پروپیلن حدود 700 میلیون دلار است و این حاشیه اختلاف بسیار کم است. در نتیجه اگر میخواهیم زنجیره پروپیلن از این مسیر توسعه پیدا کند، چارهای نداریم که به گونهای قاعدهگذاری کنیم که کل زنجیره از گاز متان تا تولید مشتقات پروپیلن به صورت یکجا تولید شود یعنی واحدهایی که الان متانول تولید میکنند زنجیره را ادامه دهند.
یعنی کسی که واحد متانولی ساخت، متانول را صادر نکند بلکه واحد MTP را احداث کند و کسی که این واحد را ساخت، پروپیلن را نفروشد و حتی آن را به پلیپروپیلن نیز تبدیل نکند بلکه در واحد بعدی این ماده را به اکریلونیتریل، اکریلیک اسید، SAP (سوپر جاذبها)، متیونین و ... که محصولات با ارزش افزوده بالایی هستند تبدیل کند. قیمت این محصولات تا 2000 دلار بر تن است و در صورت تولید این محصولات در یک زنجیره کامل، آن بخش خصوصی سود بالایی را به دست میآورد و طرح توجیه پیدا میکند.
عباسزاده: بله سرمایه ثابت بالا میرود ولی ما در خصوص واحدهای متانول فعلی صحبت میکنیم که بخش ابتدای زنجیره را انجام دادهاند و حتی هزینه انجام شده را مستهلک هم کردهاند از طرف دیگر ما برای اینکه امکانپذیری این دست طرحها را بالا ببریم، طرح اسلامآباد غرب را طراحی کردیم. در این طرح گاز متان به مشتقات پروپیلن تبدیل میشود و فعلا شامل سه واحد GTM (تبدیل کننده گاز به متانول)، MTP (تبدیل کننده متانول به پروپیلن) و واحد P-PP (تبدیلکننده پروپیلن به پلیپروپیلن) است. هزینه احداث این طرح با ظرفیت بالا، حدود 1.3 میلیارد دلار برآورد شده بود، در واقع در این طرح ما دو چالش کلی داشتیم: 1- حجم سرمایهگذاری خیلی بالا بود 2- دانش فنی هم به صورت عملیاتی اثبات نشده بود. درباره دانش فنی که انشاالله در این طرح برای نخستین بار از دانش تماما ایرانی استفاده میشود، اما درباره حجم سرمایهگذاری تدبیری که اندیشیده شد این بود که ظرفیت طرح را کاهش دهیم. با این کار سرمایه مورد نیاز به 540 میلیون دلار کاهش داده شد.
فارس: شما در لایه حکمرانی قاعدهگذاری کردید. تخفیف خوراک دادید، حذف معافیت مالیاتی صادرات نیمهخام مثل متانول را پیگیری کردید. ظرفیت طرح GTPP را نیز کاهش دادید تا حجم سرمایهگذاری کاهش یابد. تکنولوژی آن را نیز بومی کردید. پس این طرح اگر اینقدر خوب است چرا بخش خصوصی برای احداث آن اقدام نمیکند و قرار است دولت و شرکت ملی صنایع پتروشیمی هزینه آن را متقبل شود؟
عباسزاده: مشکل این است که متاسفانه سرمایهگذاران به این دانش فنی ایرانی طرح اعتماد نمیکنند، چون واحد مرجع (Reference Plant) ندارد. اتفاقا یکی از وظایف اصلی شرکت ملی پتروشیمی در این دست موضوعات خطشکنی است. یعنی گاهی اوقات بخش خصوصی حاضر به ریسک درباره طرحی که سرنوشت آن مبهم است نمیباشد. در این حالت خود ما وارد عمل میشویم و یک طرح را به صورت پایلوت انجام داده و به اصطلاح خط شکنی میکنیم. کار که به سرانجام رسید، با توجه به اینکه قاعدهگذاری هم به درستی انجام شده است، آن وقت شرکتهای خصوصی نیز برای احداث چندین واحد مشابه اقدام خواهند کرد.
درباره همین واحدهایی که الان بخش خصوصی آنها را احداث میکند نیز این فرآیند طی شده است، یعنی اول دولت وارد کارهای توسعهای شده و ریسک را پذیرفته تا اثبات کند این طرحها از لحاظ امکانپذیری مشکلی ندارند و بعد بخش خصوصی با خیال راحت وارد این حوزه شده است.
فارس: یک نکتهای ناظر به خطشکنیای فرمودید مطرح است اینکه چرا در طرح اسلامآباد دوباره تمرکز بر تولید پلیپروپیلن است درحالیکه ما در سایر مشقات پروپیلن بر خلاف پلیپروپیلن ورودی نداشتیم یا ورودمان خیلی محدود بوده است؟
عباسزاده: شما باید در این تحلیل به درصد تولیدات مشتقات پروپیلن در دنیا و نیاز کشور توجه داشته باشید. در دنیا حدود 70 درصد پروپیلن به پلیپروپیلن تبدیل میشود و 20-30 درصد به مشتقات دیگر. نکته دیگر این که فراموش نکنیم دلیل اصلی مجوز شورای اقتصاد به شرکت ملی صنایع پتروشیمی برای احداث این طرح "تجاری سازی دانش فنی ایرانی" بوده است و ما در این طرح سه دانش فرایندی تولید متانول، تولید پروپیلن و تولید پروپیلن که هر سه دانش از محصولات شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمی هستند را تجاری سازی خواهیم کرد.
لذا دلیل تمرکز ما بر پلیپروپیلن به خاطر سهم بالای نیاز کشور به این محصول و بومیسازی دانش فنی آن است و این بدین معنا نیست که برای تولید سایر مشتقات برنامه یا طرحی تدوین نکردهایم. مثلا برای EPDM (اتیلن پروپیلن دیان مونومر) و سایر مشتقات پروپیلن طرح تعریف کردهایم و به بخش خصوصی معرفی میکنیم.
عباسزاده: EPDM برای تولید مواد لاستیکی در خودروسازی مورد استفاده قرار میگیرد. از EPDM لاستیکهای انعطافپذیری تولید میشود. یعنی مصرف این ماده اولیه برای تولید قطعات کوچکی است که مثلاً در هر خودرو شاید در حد چند کیلو استفاده شود.
سال گذشته مصرف کل کشور از این ماده 8 هزار تن بود و همه آن نیز از طریق واردات تامین شد. پس ما برای تولید این ماده یک واحد حدود 20 هزار تنی اگر احداث نماییم برای تولید داخل و بخشی هم صادرات کفایت دارد و نیازی زیادی نداریم که روی تولید این مواد در تناژهای بالا تمرکز کنیم و اگر حجم تولید را هم بیش از اندازه بالا ببریم در صادرات آن دچار مشکل خواهیم شد، چون بازار مصرف آن در مقایسه با پلی پروپیلن خیلی کوچک است.
فارس: شما فرمودید که حدود 30 درصد از مشتقات پروپیلن، غیر از پلیپروپیلن باید باشد. اما در صنعت پتروشیمی ایران الان اینگونه نیست. یعنی همه واحدهای پروپیلنساز میخواهند این پروپیلن را به پلیپروپیلن تبدیل کنند و بدین صورت سایر مشتقات پروپیلن که اتفاقا ارزش افزوده قابل ملاحظهتری دارند در کشور تولید نمیشوند و مجبوریم آنها را وارد کنیم.
عباسزاده: برای حل این مشکل یک قاعده گذاشتیم. توجه داشته باشید که ما این کارها در لایه حکمرانی پیش میبریم و به دنبال حل اساسی مشکلات هستیم. طبق این قاعده هر بخش خصوصی که اقدام به احداث واحد تولید پروپیلن در پارک پروپیلن عسلویه کند باید حداقل 35 درصد از محصولات خود را به مشتقاتی غیر از پلیپروپیلن تبدیل کند. با این قاعدهگذاری مشکل تولید و تامین نیاز تمامی مشتقات پروپیلن از جمله پروپیلن اکساید، اکریلیک اسید، اکریلونیتریل و ... حل میشود.
عباسزاده: بله همه طرحهایی که در پارک پروپیلن عسلویه احداث خواهند شد این قاعده را پذیرفتهاند مثلا هلدینگ خلیج فارس در طرح جدیدش 50 درصد پروپیلن خود را به مشتقاتی غیرپلیپروپیلن اختصاص خواهد داد. طرح هلدینگ خلیج فارس یک طرح 600 هزار تنی PDH است که 300 هزار تن آن مختص تولید محصولاتی غیر از پلیپروپیلن است و آن 300 هزار تن دیگر را نیز هر محصولی تمایل داشتند تولید میکنند که خب طبیعتا آن محصول پلیپروپیلن خواهد بود.
مرتبط:
امضای قرارداد EPC احداث واحد پلی اتیلن پتروشیمی تبریز
اجرای ۲ طرح توسعه ای توسط پتروشیمی اروند
جهش تقاضای پتروشیمی تضمین شده است اما باید رشدی پایدارپذیر داشته باشیم؛